ما می بایست همدلی را تحت عنوان یک " راهبرد " ببینیم تا یک روش ، راهبردی جهت رسیدن به اهداف عالیه انقلاب اسلامی. حال اگر این راهبرد به خود رنگ تحقق بگیرد یقینا نظام به اهداف متعالی خود خواهد رسید. همگی می دانیم که موفقیت یک کشور مرهون به موفیقت سه قوا است. از سخنان معظم له در می یابیم که راز موفقیت کنونی دو قوه مقننه و قضاییه پشتییانی همه جانبه ملت از آنان است. شرط ایجاد یک همدلی و پشتیبانی در دو جمله خلاصه می شود؛ اول اینکه دولت در نقش یک کارگزار ملت که در نقش یک کارفرما است را قبول داشته باشد (همچنین به توانایی های آن معتقد باشد) و دوم اینکه ملت به دولت به معنای واقعی کلمه اعتماد داشته باشد. این همدلی مختص به امسال نیست و تاریخ انقضایی ندارد بلکه می باسیت یه یک "فرهنگ" تبدیل شود.
عزم ملی نیاز است با چاشنی اعتماد
بی شک برای رسیدن به یک همدلی ؛اعتمادمورد نیاز است.مقام معظم رهبریبا اشاره به ظرفیت های زیاد ملت ایران و سیاست های نظام برای تحقق آرزوهای بزرگ ملی، همکاریهای صمیمانه و همدلی بیشتر میان ملت و دولت را شرط عملیاتی شدن ظرفیتها و تحقق آرزوها دانند .مردم ملت نقش عمده ای در تحقق شعار امسال دارند و همچنین نقش دولت نیز کم رنگ تر از ملت نیست .پذیرش جایگاه والای ملت، اعتقاد و اعتماد به توانایی های آن و استفاده از این نیرو است که می توان دولت را به اهداف خود که همان اهداف نظام است، رساند. مسئولان می بایست با تدبیر و برنامه ریزی کار ها را به خود ملت واگذار کند که نتیجه چنین عملی ایجاد یک همدلی است که باعث پیشرفت کار ها خواهد شد. پس تا اینجا در می یابیماتکا به قدرت درونیکلیدحلمشکلات است.
برای رسیدن به فرهنگ همدلی به "مدیر جمهور" نیازمندیم نه "رئیس جمهور" !
همدلی در وهله اول زمانی صورت می گیرد که به جای رئیس جمهور,مدیر جمهورداشته باشیم. حتما شنیده اید که مدیریت یک هنر است و همانطور که می دانید هنرمندان با خلاقیت و درک عمیق موضوعات و ارائه محصولات خاص ( جذاب و موثر) شناخته می شوند. بله مدیریت نیز یک هنر است چون مدیران باید با شناخت وضعیت موجود و تحلیل مشکلات و در نظر گرفتن محدودیتها سعی کنند بطور خلاقانه اقدام به تصمیم گیری مناسبی کنند تا منجر به بهبود وضعیت و ایجاد شرایطی مطلوب برای رسیدن به اهداف سازمان گردند اما رؤسا از خلاقیت استفاده نمی کنند. آنها فقط در رأس امورند و همینکه شرایط را آنطور که هست حفظ کنند، برایشان کافی است. رؤسا دستور می دهند و امر و نهی می کنند؛ اما مدیران با سایرین مشورت می کنند تا بهترین راهکار را انتخاب کنند. مدیران از نحوه رفتار و ارائه نظرات سایرین بازخور می گیرند و از آن در تحلیل وضعیت و حتی روشهای مدیریت خود استفاده می کنند تا تصمیم درستی اتخاذ کنند.
همدلی یعنی اینکه بتوان در کنار رابطه ی کارگزار و کارفرماییخود را به جای هم گذاشت و در همه امور دولت و ملت مانند یک بدن دستگاهی واحد باشند . رابطه همدلی از دو حیث قابل بررسی است. نخست دولتی که با ملت همدل است و دوم ملتی که با دولت همدل است
دولتی که با ملت همدل است؛
این همدلی سبب می شود که دولت روحیه انتقاد پذیری خود را بالا برده و در برخورد با منتقدان انتقاد پذیر تر باشند. مجلس برخواسته از ملت و همان مشت ملت است, اییجاد یک همدلی موجب می شود تا مجلس تعامل سازنده تری با کابینه یا صدای دولت داشته باشد. که باعث می شود کشمکش میان نمونه کوچک دولت و ملت که همان کابینه و مجلس باشد از بین برود. دولت با مردم همددل شده قادر است که زمان نشستن پشت میز مذاکره، یک ملت را حاضر، ناظر، شاهد و حتی مذاکره کننده ببیند.که نه تنها باعث می شود که خود را جای مردم بلکه خود را شاهد گفته های مردم می بیند. دولت در چنین وضعیتی که جای مردم نشسته – بغض انقلابی – را بیشتر حس خواهد کرد که نتیجه این می شود که از حاشیه ها بیرون آمده و خود را در برخورد با بیگانه انقلابی در نشان دهد.
ملتی که با دولت همدل است؛
چنین ملتی گرفتاری های دولت را گرفتاری های خود می داند و با برخورد با فشار ها "سعه صدر" نشان می دهد، این ملت رفته رفته برای حل مشکلات همت و می گمارد و از خود نظم نشان می دهد. این ملت بجای اینکه از ویترین بیگانه خرید کند به کالا های داخلی و ساخت خانه خود استفاده می کند. در نهایت ملت پتانسیل خود کفا شدن را دارا می شود. ملت همدل در جریانات بین المللی تا پای جان خود از دولت حمایت و پشتییبانی می کنند تا کار گذاران نتیجه مطلوب را رقم بزنند و ملت در اداره کشور خود مصمم تر شده.
راه همزبانی از همدلی می گذرد...
وقتی که یک همدلی دو طرفه شکل گیرد نتیجه آن یک همزبانی است . با هم زبانی است که می توان مشکلات اقتصادی را پشت سر گذاشت، با همزبانی است که می توان ناتو های فرهنگی را ریشه کن کرد، با همزبانی است که می توان گفتمان انقلابی را اشاعه داد و در برخورد با اجنبی روحیه انقلابی داشت. با همزبانی است که دولت و ملت متقابلا هم را درک می کنند. اییجاد یک همزبانی است که در نهایت کشور را به نتییجه مطلوب می رساند و یک نظام متعالی را شک می دهد. همدلی و همزبانی که شکل گیرد به تبع آن "همفکری و هماهنگی" رخ می دهد.
در انتها در می یابیم که برای رسیدن به همدلی و همزبانی، عزم ملی نیاز است با چاشنی اعتماد که مدیرت مدیر جمهور زمینه آن را فراهم کند. خط مشی ما باید در سه کلمه خلاصه شود؛شنیدن، باور کردن و دنبال کردن نه پوشاندن لباس بَنری به دیوار ها!